اعوذ بالله من الشیطان الرجیم؟ بسم الله الرحمن الرحیم و الحمد لله رب العالمین
و صلی الله علی محمد و آله الطیبین الطاهرین و لعنه الله علی اعدائهم اجمعین.
روی عن رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلم):ان الغیره من الایمان[[۱ غیرت از آثار ایمان است.
بحث ما راجع به تربیت به معنای روش رفتاری و گفتاری دادن بود و گفته شد در بین محیط هایی که انسان درون آنها ساخته می شود، موثرترین آنها محیط خانوادگی است. این مسئله را نیز مطرح کردیم که در تربیت آنچه نقش اساسی داشته و جنبه زیربنایی دارد؟ عنصر حیا و پرده داری است، که امری فطری است و در هر انسانی وجود دارد. بعد مواردی از آیات و روایات مطرح شد. حالا در این جلسه یکی دو مورد دیگر را هم برای تایید اینکه حیاء برای تربیت نقش زیربنایی دارد، مطرح می<کنم بعد چند تذکر می دهم.
اختلاط دختر و پسر
بسم الله الرحمن الرحیم
صفات متقی:
شخصی که اهل تقوی است، می بخشاید کسی را که به او ستم کرده، احسان می کند به کسی که او را محروم کرده و می پیوندد به کسی که از او بریده است.
جفاکاری چیست؟
دو نفر با هم رابطه ای دارند و یکی از آن دو گره ی کار دیگری را باز نمی کند (یعنی او را محروم می سازد) در حالی که توانایی این کار را داشته است این جفاکاری است.
آیا این تدریجی الحصول بودن صلاح و فساد، سرعتش مساوی است؟ یعنی وقتی که می خواهند کسی را فاسد کنند، آیا فاسد کردن او از نظر سرعت و بُطئ(کندی) مانند اصلاح کردن زمان می برد؟ مثلاً فرض کنید اگر کسی دو ماه با شخص فاسدی رفاقت داشته باشد، آیا فاسد می شود؟ یا اگر مدتی در یک محیط فاسد باشد، آیا فاسد می شود؟ و همین طور اگر کسی دو ماه در یک محیط سالمِ صالح باشد یا رفیق سالمِ صالح داشته باشد، آیا صالح می شود؟
اصل مسئله تدریجی الحصول است؛ حالا این مسئله مطرح میشود که آیا سرعت و کندی شان برابر است؟ آیا نقش تخریبی و نقش سازندگی از نظر بطیء بودن و سریع بودن یکسانند یا این دو با هم مختلف هستند.
سرازیری افساد و سربالایی اصلاح
فساد یعنی سرازیر رفتن. اگر نفس را رهایش کنی، خودش می رود. بعد هم هرچه برود، سرعت می گیرد؛ چون سرازیر است. صلاح و درست کردن، سربالایی است و کاملاً برعکس فساد است. درست است که هر دو تدریجی الحصول هستند، اما در بُطئ و سرعت خیلی تفاوت دارند. انسان زود فاسد می شود، اما به صلاح رفتن دیر حاصل می شود. تربیت خیلی حوصله می خواهد.
شهوت و غضب را ریشه کن نکن؛ تربیت کن
بله لازم نیست بذر بپاشی. بذر را خدا پاشیده است. لازم نیست تو نهالی درون او بکاری. نشاء را خدا زده است. تو باید جلوی شهوت و غضب فعلی را بگیری. نه آنکه قمعش کنی و ریشه اش را بزنی. به شهوت او روش بده! به غضب او روش بده! انبیاء آمدند که به من و تو روش بدهند، چه در بُعد شهوتمان، چه در بُعد غضبمان؛ نیامدند این ها را از بین ببرند.
وجود، خیرِ محض است. همین که خدا اینها را در وجود ما قرار داده، یعنی فایده دارد و باید باشد. اما نباید رها باشند. انبیاء می خواهند روش بدهند و آن استعدادهای انسانی و الهی درونی من و تو را شکوفا کنند. لذا امام (ره) در اینجا می فرماید که بعضی خیال کرده اند که انبیا آمده اند تا شهوت و غضب را نسبت به امور دنیا تحریک کنند. ایشان می گوید معلوم می شود که اینها اصلاً از دیانت بی خبرند که این حرف ها را می زنند.
اصلاح، بطیئ الحصول و افساد، سریع الحصول است
لذا من مطلبی را که می خواستم عرض کنم این است که چه شخص و چه جامعه، در هرمحیطی که باشد روش های بد را زودتر یاد می گیرد. این بحث کلی است. تربیت تدریجیُّالحصول است، چه محیط خانوادگی باشد و چه محیط آموزشی باشد یا محیط شغلی باشد؛ هر جا که بروی تربیت تدریجیُّالحصول است. اما روش رفتاری دادن برای فساد یا برای صلاح با هم فرق دارد. چون مسائل شهوی و غضبی، با آنچه که در من فعلیت دارد همسو است و لذا سریع اثر می کند.
اصلاح، بطیئ الحصول و کُند است. فساد هم تدریجی است اما سریع الحصول است. اگر جامعه را رهایش کنی، سرازیری است و خودش می رود. اصلاً لازم نیست که مظاهر فساد را بیاورید و نمایش دهید؛ اتفاقاً باید جلوی آن را بگیری! این حرف که "باید بی تفاوت بود"، بر خلاف حرکت و هدف انبیاء و اولیاست.
بی تفاوت؟! آن هایی که مسئولند، باید جلوی مظاهر فساد را بگیرند. اگر رهایش کنید، جامعه خودش به سمت فساد می رود. لازم نیست تحریکش کنید؛ چه رسد که با مظاهر فساد برخورد هم نکنی. اگر برخورد نشود، جامعه سریع به فساد کشیده می شود. مگر آن وقت می شود این جامعه را به این زودیها درست کرد؟!
به فساد کشیدن جامعه، آسان و سریع است؛ بر خلاف اصلاح آن
یک ساختمان بیست طبقه را در عرض چند روز شما می توانید خرابش کنید؟ چند سال طول کشیده تا آماده شده است؟ مقدار زمانی که برای ساختن لازم است با مقدار زمانی که تخریب نیاز دارد، قابل قیاس نیست! پدر و مادر روی فرزندشان، بیست سال زحمت کشیدند، تو خیلی آسان می توانی خرابش کنی. تخریب، آسان و سریع است. به فساد کشیدن جامعه، آسان و سریع است.
همین که رهایش کنی، خودش می رود؛ سرازیری است. انبیاء برای اصلاح جامعه آمدند. برای تربیت جامعه آمدند. اصلاً تمام بعثت انبیاء و اولیاء برای تربیت است. ابناء بشر را می خواهند آدم کنند و از حیوانیت بیرون بیاورند. انسان، حیوان فعلی است. امام(رضوان الله تعالی علیه) می گوید: "رهایش کنی، حیوان عجیب و غریب در می آید"! خودش، خود به خود اینجوری می شود. وظیفه مربی این است که نسبت به شهوت و غضب به او روش بدهد. یعنی همان روشی که از طریق وحی به ابناء بشر رسیده است.